من دوست ندارم، فرار شنده را و از زندگانی هیچ وقت خسته نخواهم شد! من دوست ندارم هیچ ی فصل سال را اگر ترانه های شاد نخوانم! من دوست ندارم تحسین های سرد و همین طوراستقبال دروغین را و باز هم اگر سی بیگانه نامه های مرا بخواند با نگاه پنهانی از پشت سر من. من دوست ندارم، صحبت اگر ناتمام ماند و این ه مانع حرفهای من شوند. من دوست ندارم، وقتی پشت سر س و حتا این ه بدون ارزیابی تیر خالی نند! من متنفرم، از شایعاتی ه در قالب تفسیر می پرانند من دوست ندارم وقتی با آهن به شیشه می زنند                         من دوست ندارم اگر پرزور با م زور رو به روست من دوست ندارم وقتی نبرد نابرابر است... ببینید، زمان زیاد است! گذارها هم اما من این همه را هیچ گاه دوست نخواهم داشت!
© ?. ترجمه, ?